خاطرات کودکی زیباترند
یادگاران کهن ما بودند
درسهای سال اول ساده بود
آب را بابا به من داده بود
درس پند آموز روباه و زاغ
روز مهمانی کوکب خانم،
سفره پر از بوی نان گندم است
کاکلی گنجشککی باهوش بود
فیل نادانی برایش موش بود
با وجود سوز و سرمای شدید
ریز علی پیراهن از تن می درید
تصمیم کبری هم خوب بود
چوپان دروغگو تنها بود
یادش بخیر
نظرات شما عزیزان:
|